به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان،سردار اسماعیل قاآنی دیشب در چهارمین یادواره شهدای فاطمی و اولین سالگرد سرداران شهید بختی و توسلی که در حسینیه امام خمینی مشهد برگزار شد با گرامیداشت یاد شهدای لشکر فاطمیون و مدافعان حرم اظهار کرد: با وجود اینکه امروز دنیا بر جوامع اسلامی ظلم، فشار و تعدی وارد میکند شاهد بروز دوران جدید رشد و نمو اسلام در منطقه هستیم که به برکت انقلاب اسلامی این رشد و نمو در منطقه بروز کرده است.
وی با بیان اینکه در دنیای امروز تماس بین جغرافیاهای مختلف به راحتی امکانپذیر است، ادامه داد: در این دنیا سرنوشت مردم در نقاط مختلف نیز به هم نزدیک شده و گره خورده به شکلی که آثاری که در هر منطقه بر یک جامعه وارد میشود امکان انتقال آن به دیگر جوامع نیز وجود دارد.
جانشین فرمانده سپاه قدس با اشاره به تلاش استکبار جهانی با جلوداری آمریکا و اسرائیل برای جلوگیری از رشد اسلام در جهان عنوان کرد: میبینیم در مقابل این تلاش مزبوحانه فرزندان دلیر مکتب امیرالمومنین با حضور در صحنههای خطر با تدبیر و درایت هم از حیثیت خود دفاع کرده و هم از حیثیت و حدود مظلومین در ممالک مختلف اسلامی پاسداری میکنند.
وی با اشاره به جایگاه شهدای فاطمیون در بین شهدای اسلام خاطرنشان کرد: این شهدا در بسیاری از جهات حتی از شهدای دوران دفاع مقدس نیز جلوتر رفتند. زیرا در دوران دفاع مقدس در سرزمین خودمان میجنگیدیم اگرچه این دفاع از جغرافیا، حیثیت و شرف همه مسلمانان بود اما میبینیم فرزندان معنوی رسولالله و امیرالمومنین نه تنها درون مرزهای خود بلکه در هر نقطه از جغرافیا که دفاع از اسلام ضرورت داشته باشد حضور پیدا میکنند.
وی این حضور فاطمیون در جغرافیای مختلف جهان اسلام را ایثار بزرگ توصیف کرد و گفت: اگر ما در قرآن میخوانیم آنانی که مهاجرت میکنند و در مسیر مهاجرت به لقا الله میپیوندند اجری عظیم دارند برادران و رزمندگان دلیر فاطمیون کسانی هستند که برای رسیدن به خدا دو مهاجرت پیاپی را پشت سر گذاشتند.
جانشین فرمانده سپاه قدس ادامه داد: دوره اول این مهاجرت دفاع از شرافت ملی در سرزمین خود بود. شهید توسلی و شهید بختی جزء جلوداران و پرچمداران دفاع از سرزمین خود بودند و امروز که اسلام نیاز پیدا کرده این دلیر مردان و همراهانشان هزاران کیلومتر دورتر از وطن در مرحله دوم مهاجرت الیالله حضور پیدا کردهاند و از اسلام، حریم اهل بیت دفاع کرده و مردانه به شهادت رسیدند.
وی با اشاره به محاصره بیش از 3 ساله بخشی از سرزمین سوریه و مقاومت ساکنان آن اظهار کرد: بخشی از مقاومت آنان به حضور دلیرمردانی از راههای دور باز میگردد که به ساکنان این پیام را میرساند باید دلیرمردانه بایستید و از وطن خود دفاع کنید.
قاآنی با اشاره به ایجاد جنگهای پیاپی در ممالک اسلامی از سوی آمریکا و اسرائیل خاطرنشان کرد: در این بین مجاهدان نه تنها اجازه تثبیت تعرض دشمن در ممالک اسلامی را ندادند بلکه موفقیتهای جدیدی را نیز به دست آوردند.
وی افزود: آمریکاییها بیش از 3 سال اصرار داشتند که موضوع سوریه باید با حرکت نظامی حل شود اما ایران از ابتدا معتقد بود تنها راه حل موضوع سوریه مسیر سیاسی است که امروز شاهد هستیم آنان مجبور شدند به حرف جمهوری اسلامی ایران تمکین کنند و وارد مذاکرات سیاسی شوند.
وی با اشاره به تقویت قدرت مقاومت در سرزمینهای اسلامی عنوان کرد: در سالهای نه چندان دور شاهد بودیم که اسرائیل وارد خاک لبنان شده تا طرابلس پیشروی میکند اما هیچ قدرتی توان مقابله با آنان را ندارد اما امروز میبینیم که فرزندان مقاومت اسلامی کسانی که دوش به دوش رزمندگان فاطمیون میجنگند در دفاع از لبنان نه تنها همه مناطقی که رژیم اشغالگر از خاک لبنان غصب کرده، پس گرفتند بلکه مدافعین هم در لبنان و هم در سوریه خواب آرام را از رژیم اشغالگر قدس گرفتهاند.
قاآنی به قدرت دفاعی نیروهای مقاومت در مناطق تحت محاصره فلسطین اشاره کرد و گفت: موشک فجر 5 که از داخل سرزمین غزه به داخل تلآویو شلیک شد موشکی 8 متری است که از سرزمین کاملاً محاصره شده شلیک شد، این کار نشان داد بچههای مبارز و مجاهد این ظرفیت را پیدا کردند تا برای سالهای متمادی از درون سرزمین تحت محاصره موشک مورد نیاز خود را تولید کنند.
وی افزود: چنین اتفاقهایی این پیام را میرسانند که اگرچه دشمنان در داخل خاکمان توطئه طراحی میکنند اما به برکت مجاهدان دلیر مرد نه تنها نمیتواند سیاستهای خود را اعمال کند بلکه قدرت کشورهای مسلمان را در سطح منطقه گسترش میدهند.
جانشین فرمانده سپاه قدس با تاکید بر ولایتمدار بودن مجاهدین در عرصه مقاومت اظهار کرد: مجاهدین از ابتدا زیر پرچم ولایت و امروز زیر پرچم ولی امر مسلمین امام خامنهای که پرچم عزت و شرف مسلمانان را به دست گرفته میجنگند و هرگاه دلیر مردی به زمین میافتد دلیرمرد دیگری این پرچم را به دست میگیرد.
صفحه مجازی نوه آیتالله واعظ طبسی و کانال تلگرامی غلامعلی حداد عادل بامداد امروز از درگذشت آیتالله واعظ طبسی نماینده ولی فقیه و تولیت آستان قدس رضوی خبر داده و صبح امروز آستان قدس رضوی پیام تسلیتی صادر کرد.
رضا واعظ طبسی نوه آیتالله واعظ طبسی حدود ساعت ۲:۴۰ بامداد در صفحه اینستاگرام خود نوشت: انا لله و انا الیه راجعون، روح بلند حضرت آیتالله واعظ طبسی به ملکوت اعلا پیوست.
همچنین در کانال تلگرامی غلامعلی حدادعادل ساعت ۳:۵۲ بامداد امروز جمعه ۱۴ اسفند آمده است: «بسمالله الرحمن الرحیم. انا لله و انا الیه راجعون. یار و یاوری همیشگی مقام معظم رهبری آیتالله العظمی عباس واعظ طبسی تولیت محترم آستان قدس رضوی و نماینده رهبری در استان خراسان دقایقی پیش دعوت حق را لبیک گفتن و بهسوی معبودشان شتافتند، انشاءالله روح مطهر ایشان غریق رحمت بیکران ایزدی گردد و از خدای منان سعهصدری برای تمامی بازمانگان ایشان مسألت میداریم».
آیت الله واعظ طبسی نماینده ولی فقیه در استانهای خراسان و تولیت آستان قدس رضوی روز جمعه 7 اسفند پس از شرکت در انتخابات دچار مشکل تنفسی و به اورژانس بیمارستان امام رضا(ع) در مشهد منتقل شد. وی در یک هفته اخیر در وضعیت کما به سر می برد.
همچنین مهدی عزیزیان، قائم مقام تولیت عظمای آستان قدس رضوی - در پیامی، درگذشت آیتالله واعظ طبسی را تسلیت گفت.
متن پیام عزیزیان به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
أَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوی نُزُلاً بِما کانُوا یَعْمَلُون (سجده، 19)
عالمان، میراثداران رسالت و مجاهدان، حافظان گنجینههای امنیتاند. اینک از جرگه عالمان و مجاهدان، نادرهای به سفر آخرت کوچ میکند که عمری چونان ذره در جوار آفتابِ حرم رضوی و همچون خادمی وفادار، در کنار فرزندزادگان موسوی و نبوی، به جدّ و جَهد و جان کوشید تا مشهد رضوی، پایتخت معنوی ایران و گلستان شکوهمند زائران و شیفتگان معارف الهی در جهان باشد.
ساعاتی قبل آستان قدس رضوی با تولیت مجاهد و سختکوش خود وداع کرد و روح آسمانیِ حضرت آیتالله حاج عباس واعظ طبسی، جسم رنجور و بیمارِ آن عالمِ عاشق را در حلقهای از اندوه و ماتم یاران و همکارانش تنها گذاشت.
درگذشت بزرگخدمتگزارِ آستان مقدس امامِ ثامنِ ضامن، نور بقاء، علی بن موسی الرضا (علیه السلام) که در امتداد عزای ایام فاطمیه همردیف شد، خراسانِ خوبیها و حرم مطهر عالم آل رسولالله را سیاهپوشِ سوگواری کرد.
شاگرد قدیمی مدرسه زهد و تقوی، واعظ خطبههای بلیغ و انقلابی و مانا، مرید و یاور امام روحالله، همرزم خستگیناپذیر شهید هاشمینژاد و مقام معظم رهبری حفظهالله، شکنجه دیده و زخمخورده زندانهای دوران استبداد و ظلم و جفا، متولی آستانِ آسمانی و حرم حضرت علی بن موسی الرضا، در ساعت 2:10 سحرگاه جمعه 14 اسفند 1394 مطابق با 24 جمادیالاول، به جاری رحمت ایزدی پیوست و سابقه عمری خدمتگزاریِ صبورانه و جبههداریِ ولایی و عالمانه را به عنوان الگویی از مدیریت موفق اسلامی برای جامعه دینمدارِ ایران اسلامی بهجا گذاشت.
آن عالم ربانی و آن چشمهنوشِ فیوضات رضوانی که نامش با توسعه حرم رضوی و خدمترسانی آبرومند به زائران و دلدادگانِ این قبلهگاهِ حج فقرا پیوندی جداییناپذیر دارد، علاوه بر تولیتِ این بهشت رضوی، نمایندگی امام راحل قدس سره و مقام معظم رهبری مدّظلهالعالی و مدیریت عالی حوزه علمیه در خراسان بزرگ، عضویت در مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام را نیز به عهده داشت و در مجموع کارنامهای باهر و مثالزدنی از ترویج شعائر اسلامی و تقویت مبانی دینی از خود به یادگار گذاشت که مؤید بهرهگیری از مفاهیم پایانناپذیر معارف قرآن و اهل بیت علیهمالسلام و بلوغ و بالندگی مدیریت نظاممندِ دینی به شمار میآید.
بیگمان درگذشت آن عالم کمنظیر که جبههداری از ولایت فقیه را بهترین مسئولیت و جامه نوکریِ حرم مطهر رضوی را نورانیترین جبّه سربلندی و صدارت میدانست، آسیبی شگفت بر پیکره حوزههای دینی سراسر ایران و ضایعهای جبرانناپذیر برای این آستان ملک پاسبان خواهد گذاشت.
ضمن اعلام مراتب تسلیت این فقدان عظیم به پیشگاه امام السّر و العَلَن، حضرت حجت ابن الحسن ارواحنا فداه، تاج تعزیت به محضر رهبر رازدانِ انقلاب اسلامی تقدیم و با اعلام سوگواری گسترده جمیع خادمان حرم هشتمین کهکشان عصمت علوی و عزاداری استانهای خراسان شمالی، جنوبی و رضوی ارتحال آن عالم جاهد و آن یار همیشگیِ موافق انقلاب و ایران را به عموم هموطنان در سراسر جهان و تمامیِ زائرانی که به اندازه نمی از آبِ سقاخانه رضوی نوشِ جان کردهاند، تسلیت میگوییم.
باشد که پاداش این نوکری چهل ساله در محضر رضایِ آلِ مرتضی، صبر و مقاومتِ خانواده جلیل و سوگوار آن عالمِ فقید و موجب برتری مقام و ارتقای درجات ایشان در پیشگاه ربالعالمین را به همراه بیاورد.
مهدی عزیزیان
قائم مقام تولیت عظمای آستان قدس رضوی»
گروه بین الملل خبرگزاری فارس؛ هادی محمدی:
برای شناخت پدیدههای گوناگون، روشهای متفاوتی وجود دارد که یکی از آنها تکیه بر روش رفتارشناسی است. یعنی اگر از منشأ و سرآغاز شکلگیری یک پدیده بیاطلاع هستیم، از طریق غیرمستقیم و بقول فلاسفه، به روش استقرایی میتوان تا حدود زیادی به ماهیت آن پدیده نزدیک شویم.
تمام اسناد تاریخی، از نقش انگلیس در شکلدهی به جریان وهابیت سخن میگویند که در دهههای اولیه قرن گذشته پایهگذاری شده و یک شناسنامه اسلامی هم برای آن در نظر گرفته شده است. این انتخاب که یک اندیشه و برداشت انحرافی از اسلام که کمترین قرابت را با نحلههای چهار فرقه اهل سنت دارد، انتخاب میشوند، جای تأمل دارد! انگلیس در آن دوره برای گسترش امپراتوری جهانی با مانع جدی امپراتوری عثمانی روبرو بود که فروپاشی این امپراتوری در منطقهای که امروز به خاورمیانه و یا غرب آسیا معروف است، در دستورکار انگلیس قرار داشت. اینکه مذهب اهل سنت در امپراتوری عثمانی، مشرب اعتقادی بود، برای کارگزاران انگلیس، محدودیت انتخاب ایجاد میکرد. این انتخاب باید به نحوی میبود که از ویژگی انحصاری برای انگلیسیها برخوردار باشد. لذا در کنار گسترش روابط ویژه با قبایل و عشایر و بزرگان عرب در عربستان و اردن و فلسطین، یک جریان انحصاری اعتقادی را نیز که در آن زمان منفور فرق اسلامی و علمای اهل سنت بودند را در نظر گرفت. نکته مشترک این است که به هر دو جریان عشایری و وهابیت وعده حمایت و قدرت داده و از آنها برای فروپاشی و تجزیه امپراتوری عثمانی از درون بهره گرفت. نکته جالبتر اینکه بهموازات این جریانسازی استعماری، در فلسطین نیز نطفه نامشروع دیگری از سوی انگلیس در حال تکامل بود که بعدها بهعنوان صهیونیسم جهانی و با کارسازیهای بینالمللی و حمایت و تأیید سازمان ملل، کشوری بنام اسرائیل را شکل دادند.
ویژگی رفتاری انگلیسی آنچنان بود که در ساختارهای اجتماعی و بومی، اهرمهای پایدار را انتخاب میکرد تا در شرایطی زمینههای نفوذ خود را تضمین کند. در فلسطین این اهرمسازی پایدار از طریق سیاست پرحجم مهاجرت در سایه حضور و قیمومیت انگلیسی در فلسطین بود، ولی در عربستان و اردن و عراق و با مؤلفههای بومی و انحصاری، برای دورههای طولانی برنامهریزی کردند.
حاصل یک روند چند دهساله در فلسطین به تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی و در عربستان به شکلدهی نظام آلسعود با یک پیوست اعتقادی به نام وهابیت منتهی شد. انگلیس که نمیتوانست جریان اسلامگرایی را مهار، مدیریت و دچار انحراف نماید، از طریق حاکم کردن یک اندیشه انحرافی بنام وهابیت که از مؤلفههای قدرت ژئوپلتیکی و منابع نفتی هم برخوردار بود و قبله مسلمانان و همه تمدن و میراث اسلامی باقی مانده از پیامبر اکرم(ص) را در خود داشت، برای اثرگذاری بر تمامی فرق اسلامی و به بیراهه بردن آنان، این هدف را دنبال کرد.
حاکمیت خانوادگی آلسعود، خود را بهعنوان خادمالحرمین و نماد اسلامی قرار دادند و موریانهوار به دنبال گسترش فرهنگ انحرافی وهابی ـ تکفیری در دیگر فرق اسلامی پرداختند. همه این تلاشها برای یک هدف بزرگ استعماری انگلیسی به اجرا درآمدند و صهیونیسم و وهابیت بهعنوان دو بال و بازوی تحقق اهداف فوق عمل کردند که در ظاهر با یکدیگر هیچ نسبتی نداشتند. آنچه موجب شد تا چندین دهه افکار عمومی جهان اسلام دچار فریب شود، مسیر طولانی فریبکاری از سوی این رژیم دستساز انگلیسی بود. اگر سه یا چهار دهه قبل بر اساس قرائن و اخبار اولیه، ماهیت واحد و وهابیت و صهیونیسم که از یک مادر یعنی انگلیس سرچشمه گرفتهاند، مورد تأکید قرار میگرفت، افکار عمومی جهان با سختی میتوانست آن را بپذیرد، ولی اضطراری شدن شرایط منطقهای که ابزارهای وابسته به استعمار انگلیسی ـ غربی را در تنگنای موجودیتی قرار داده، موجب شده است تا نقاب نفاق تدریجا به کنار برود و ماهیت یکسان با صهیونیستها نمایان شود.
این رخداد، از زمانی شروع شد که انقلاب اسلامی ایران، اندیشه اصیل اسلام محمدی را در یک انفجار اجتماعی به نمایش گذاشت و تدریجا به شکلگیری جریانهای مقاومت منطقهای منتهی شد. ماهیت این جریانها مقاومتی، استعمارستیزی و صهیونیسمستیزی بود که آرامش صهیونیستها را که در سایه برنامههای استعماری شکلگرفته بود، برهم زد.
مقاومت اسلامی لبنان در دو دهه پرانرژی، رژیم صهیونیستی را به چالش کشید و از لبنان اخراج کرد و به الگوی پیروز برای افکار عمومی منطقه تبدیل شد. صهیونیستها که در قاموس خود، شکست را تعریف نکرده بودند، در سال 2006 به حزبالله لبنان حمله کردند و اولین شکست این رژیم در مقابل چشم افکار عمومی جهان و ارتشهای عربی ثبت گردید.
با شکست جنگ 33 روزه، صهیونیستها همواره به دنبال تکرار حمله و انتقام از حزبالله بودند، ولی همین راهبرد موجب شد تا حزبالله نیز به گسترش قدرت خود تکیه کرده و به نقطهای از بازدارندگی در مقابل رژیم صهیونیستی برسد. در عرصه منطقهای هم انقلاب اسلامی به استحکام قدرت ملی و نفوذ منطقهای پرداخت و شرایط بهگونهای شد که قدرتهای استعماری در هیچ نقطهای از منطقه خاورمیانه، امکان نادیده گرفتن انقلاب اسلامی را نداشتند. به میزانی که تفکر استقلال و عزتخواهی در منطقه رشد میکرد، زمینه قدرت ایران افزایش و حکومتهای همپیمان و متحد قدرتهای استعماری در چالش بیشتر قرار میگرفتند.
طرحهای استکباری و ارتجاع منطقه فقط از سوی محور مقاومت به شکست میرسید و مهمتر از اینکه قدرتهای استعماری فاقد راهبرد مؤثر بودند، دوقلوهای انگلیسی در منطقه احساس تهدید موجودیتی پیدا نمودند.
بیشتر مراکز پژوهش و امنیتی و یا استراتژیستهای غرب بر یک مفهوم اشتراکنظر دارند. حاکمیت آلسعود در خطر فروپاشی است و رژیم صهیونیستی نمیتواند در یکی، دو دهه آینده موجودیت داشته باشد.
حاصل این شرایط بغرنج این است که همه نمایشی که صهیونیستها و وهابیون در یکصد سال گذشته اجرا کردهاند تا دولتهای دستنشانده را مستقل و جدای از صهیونیسم نشان دهند، امروز ناچارند کنار گذاشته و آرمان فلسطین که خود را سینهچاک دفاع از آن نشان میداند، هیچ اهمیتی ندارد و اصل این است که صهیونیستها و ارتجاع عرب و بهویژه وهابیت انگلیسی، ماهیت پنهان و همکاری ناپیدا را کنار گذاشته و علناً در کنار هم قرار گیرند تا ضریب موجودیت خود را چند صباحی طولانیتر کنند.
نکته مهم این است که این دو ظرفیت بهطور پنهان در کنار هم قرار داشتند و فقط در ظاهر ژست مخالفت و دشمنی را نشان میدادند. یعنی اینکه علنی شدن ماهیت موجودیتی و رفتاری صهیونیست و وهابیت و ارتجاع مزیت مهمی برای آنها تولید نمیکند، بلکه جهان اسلام، افکار عمومی منطقه و جهان که ابزار استمرار حکومتهای آنها بوده را از دست میدهند.
امروز خاخامهای اسرائیلی و روحانیون وهابی فقط علیه مقاومت و محور مقاومت، فتوا صادر میکند و آنچه از سه دهه قبل با نامهای حرکتهای جهادی قرار بود تا بهموازات انقلاب اسلامی، یک هویت جذاب برای جهان اسلام تولید کند، فقط برای حفظ دیکتاتوریهای منطقهای، منافع استعماری ـ انگلیسی، حفظ رژیم صهیونیستی و تولید یک کمربند امنیتی وهابی (بهجای لحد در لبنان) و مقابله با محور مقاومت و انقلاب اسلامی عمل خواهند کرد.
همانگونه که در سوریه، غرب از روی ناچاری در پیوندی آشکار با تروریست تکفیری قرار گرفته تا پروژه استعماری در منطقه را به نقطه مطلوب خود برساند، امروز وهابیت هم بهناچار سر از تلآویو بیرون میآورد و هیأتهای صهیونیستی به سرزمین وحی پا میگذارند تا برای حفظ موجودیت خود و مقابله با محور مقاومت و انقلاب اسلامی، تلاش جدیدی بکنند.
فرمانده نیروی هوایی ارتش آمریکا با اشاره به توافق روسیه و ایران در مورد تحویل سامانه موشکی دفاعی اس 300 نگرانی خود را در این باره ابراز کرد.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، ژنرال مارک ولش، فرمانده نیروی هوایی ارتش آمریکا گفت: آمریکا به شدت در مورد صادرات سامانههای دفاع هوایی روسیه به کشورهای نظیر ایران نگران است.
نگرانی این مقام نظامی آمریکایی در حالی مطرح میشود که اس 300 یک سامانه دفاعی است و قابلیت تهاجمی ندارد.
او گفت: من به شدت در این باره نگران هستم و به همین دلیل است که اظهار میکنم ما نیز باید به بهروزرسانی تسلیحات نظامی و هستهای خود ادامه دهیم.
او با اشاره به این که هم اکنون جنگندههای روسی در اختیار 53 کشور جهان قرار گرفته است، گفت: روسیه به تازگی قرارداد تحویل سامانه موشکی اس 300 را با سوریه و ایران به امضا رسانده و همچنین قرار است در آینده نزدیک برای تحویل سامانه دفاعی موشکی اس 400 نیز با ایران به توافق برسد.
در ماه فوریه وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که قرار است در اکتبر 2016 نسل جدیدی از سامانههای موشکی دفاعی اس 400 فعالیت خود را آغاز کند.